برچسب : نویسنده : kitepaper بازدید : 12
برچسب : نویسنده : kitepaper بازدید : 83
برچسب : نویسنده : kitepaper بازدید : 95
صداش رو شنیدم...
خنده هاش رو...
و باز دلم ضعف کرد....
5نفر......
برچسب : نویسنده : kitepaper بازدید : 101
ترکیبی از خوشحالی ..اشک...ترس....سایه مرگ....و این سه سالی که زمستان هایش دیگر قشنگ نیست.....
5نفر......برچسب : نویسنده : kitepaper بازدید : 106
شاید اگه تو سامانه 4030کار میکردم انقدر نگران نبودم...اونجا مخاطب پشت گوشیت رو نمیشناسی...و بهش امیدواری میدی...اما اینجا کیس هات دوستات و خانواده اتن...باهاشون کلی حرف میزنی...روحیه میدی و بعد از قطع کردن گوشی میخوای زار بزنی که اگه خدای نکرده یکی از اینا چیزیشون بشه من چی کار کنم...اونا آروم میشن و این تویی که نگران تر میشی....
خدایا کمک کن...دارم لبریز میشم....برادرم...خانواده ام...دوستام....و اون و خودم...که وسط آتیشیم...داریم بین مردن ها ،زندگی میکنیم.....بین استرس و نگرانی ها،امید میدیم....
5نفر......برچسب : نویسنده : kitepaper بازدید : 114
گاه رفتارهایی از خودم سر میزند که برای خودم هم عجیب است...مثلا همین قطع کردن تمام راه های ارتباطیم با او.....کسی که دوسال دربه در دنبالش بودم...و تازه پیدا کرده بودمش...بعد این همه روز نبودنش ..ندیدنش...به او گفتم دوستش دارم ...صدایش را شنیدم ...و حالا این من بودم که دیگر نمیخواستم باشم...
او نه سرد بود نه گرم....شاید این بود که مرا بیشتر رنجاند.....نه میخواست و نه محکم گفت نمیخواهم....و این بی تکلیفیش بیشتر برایم حکم ترحم را داشت....و ترحمش تحقیرآمیز بود ...
5نفر......برچسب : نویسنده : kitepaper بازدید : 109
فکر کنم آرامش و خونسردی الانم رو مرهون همنشینی با سانازم البته اختلالات هورمونی هم بی تاثیر نیست...
و در عجبم از آدم ها و این هجم از سوتفاهم ها و در نهایت کدورت های سخت....
من.نوشت:عجیب بود برام که ساناز بی مقدمه شروع کرد به تعریف کردن یکی از مهمترین اتفاق های زندگیش و عجیبتر خود ماجرا بود...
من.نوشت:دیشب برای اولین بار دوست داشتم سرکار باشم و پیش بچه ها تا در یک جمع خانوادگی
5نفر......برچسب : نویسنده : kitepaper بازدید : 89
five feet apart فیلمی که میشه به عنوان یه پیشنهاد خوب درنظرش گرفت..
5نفر......برچسب : نویسنده : kitepaper بازدید : 102
برچسب : نویسنده : kitepaper بازدید : 162